می‌فرماید:

چو دیده دید و دل از دست رفت و چاره نماند / نه دل ز مهر شکیبد، نه دیده از دیدار

و در جایی دیگه:

بس توبه و پرهیزم کز عشق تو باطل شد / مِن‌بعد بدان شرطم کز توبه بپرهیزم

 یا این یکی:

خلاف سرو را روزی خرامان سوی بستان آی / دهان چون غنچه بگشای و چون گلبن در گلستان آی

و یا:

ور زان که دیگری را بر ما همی‌گزیند / گو برگزین که ما را بر تو گزین نباشد

جدای از لطافت و ظرافت معنا، اگه روی لفظ متمرکز بشین، چه نکتهٔ جالبی به ذهنتون خطور می‌کنه؟

ادامه مطلب

مفرد مؤنث معرفهٔ مشنگ!

افعال ساده: توانا اما مهجور

«قیف» را به‌خاطر بسپار...

کز ,تو ,چون ,دل ,آی ,دیده ,را بر ,بر ما همی‌گزیند  ,ما همی‌گزیند  گو برگزین که ,دیگری را ,که دیگری

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روز مرگی ها گوسفند نژاد شال دانلود آهنگ بلوچی رایگان وبلاگ علمی-آموزشی دکتر مرتضی رجب زاده سوالات آزمون صلاحیت حرفه ای پرستاری دانلود نمونه سوال آزمون انتخاب و انتصاب مدیران مدارس ایمان دارم من به همه ی بهترین ها میرسم فروش بسته های اموزشی شرکت ملی صنایع پتروشیمی کفش پیاده روی سجوم